بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی پسته و مبارزه با آن
![](https://zerafat.com/mag/wp-content/uploads/2020/03/224-780x470.jpg)
پژمردگی ورتیسیلیومی در نواحی معتدل جهان بهطور وسیع شیوع دارد و به درختان میوه خشکباری مثل بادام، گردو و پکان خسارت وارد میکند. این بیماری در درختان بادام «مغز سیاه» نامیده میشود و موجب زیان زیاد به درختان جوان بادام میشود. این بیماری بروی فندق گزاش نشده است.
نشانههای بیماری
نشانه مزمن پژمردگی ورتیسلیومی درختان پسته، زوال تدریجی است. این نشانگان عبارتاند از: رنگ پریدگی برگها، کاهش رشد و نمو سرشاخهها، کاهش تعداد برگها روی سرشاخهها بهگونهای که در مراحل آخر به نظر میرسد برگها در انتهای سرشاخهها مجتمع شده باشند و سرانجام کاهش حجم تاج پوشش درخت. نشانههای حاد و شدید بیماری روی یک یا چند شاخه در یک طرف درخت ظاهر میشوند.
به این ترتیب که در اواخر بهار یا تابستان این شاخهها بهطور ناگهانی دچار پژمردگی شده، سپس میخشکند. برگهای سرشاخههای خشکیده ممکن است بریزند و یا روی سرشاخهها باقی بمانند. در برش عرضی در ناحیه آوندهای چوبی سرشاخههای خشکیده، در بیشتر موارد لکهها یا نقاط تیرهرنگ و گاهی حلقههایی سیاه و در برش طولی این سرشاخهها، رگههایی که آوندهای تخریب و سیاهرنگ شده هستند، مشاهده میشود.
عامل بیماری
عامل بیماری بیمار گر پژمردگی ورتیسیلیومی پسته verticillium dahliae klebahn رشد این قارچ روی محیط کشت PDA کند است. پرگنه آن ابتدا سفید متمایل به کرم است که بعداً با تشکیل ریزسختینه ها از مرکز به خارج به رنگ تیره درمیآید. ریسه قارچ بیرنگ است و کنیدیوفورها افراشته، بهصورت فراهم منشعب میشوند و در محل هر انشعاب ۲ تا ۴ انگشتک (فیالید) در اندازههای مختلف وجود دارد.
چرخه بیماری
قارچ عامل بیماری بهصورت ریزسختینه در خاک و به مقدار کمتر در بقایای ریشههای آلوده و یا میسلیوم در ریشه درختان پسته مبتلا به بیماری زمستان گذرانی میکند. دوام ریزسختینه ها در خاک طولانی است و تا ۱۳ سال ذکر شده، این ریزسختینه ها براثر ترشحات ریشهای فعال شده و جوانه میزنند و شروع یک دوره خسارت را ایجاد میکنند.
مبارزه
استفاده از اراضی عاری از بیماری برای احداث باغ، کندن و انهدام ریشههای درختان بیمار و خشکیده، ضدعفونی کردن محل درختان کنده شده با متام سدیم همراه با آفتاب دهی خاک، خودداری از کشت گیاهان یکساله میزبان قارچ و استفاده ارقام متحمل یا مقاوم در برابر پژمردگی ورتیسیلیومی پسته از جمله روشهای مؤثر در کنترل این بیماری به شمار میروند.
مطالعات انجامشده در ایران در مورد واکنش تودههای بنه و کسور به پژمردگی ورتیسیلیومی پسته نشان دادند که تمام تودههای بنه و کسور به V. dahliae آلوده میشوند، ولی بهطورکلی درصد کلونیزاسیون و شدت بیماری در تودههای کسور بیشتر هستند. بهترین راه مبارزه با پژمردگی ورتیسیلیومی پسته استفاده از پایههای مقاوم در برابر بیماری است. مطالعات انجامشده در ایالات متحده امریکا نشان میدهند که PG1 و UCB1 (پایه دورگهای از والد ماده P. atlantica و والد نر P. integerrima) در برابر این بیماری مقاوم هستند. پژمردگی ورتیسیلیومی در درختان پستهای که دچار کمبود پتاسیم باشند شدیدتر است.