شناسایی بیماری جاروک لیموآب (لیموترش، مرکبات) و مبارزه با آن
جاروک لیموآب (جاروی جادوگر) که عامل آن نوعی فیتوپلاسماست، یکی از بیماریهای بسیار زیانآور درختان لیموآب است. این بیماری اولین بار در دهه ۱۹۷۰ در سواحل شمالی سلطاننشین عمان دیده شد، شده است. دامنه انتشار آن در سال ۱۹۸۹ به امارات متحده عربی رسید و اخیراً از هندوستان هم گزارش شده است. در ایران در سال ۱۳۷۶ جاروک لیموآب از استان سیستان و بلوچستان و سپس از استان هرمزگان نیز گزارش شد (تیمر و دیگران، ۱۳۸۵، صالحی و دیگران، ۱۳۷۹). جاروک لیموآب، بیماری خطرآفرین و زیانآوری است. این بیماری مشمول نظارت و قرنطینه داخلی است و ریشهکنی آن از راه انهدام درختان بیمار در دستور کار سازمان حفظ نباتات کشور قرار دارد. از بین گونههای مرکبات فقط لیموآب، بالنگ و لیموشیرین به این بیماری مبتلا میشوند. نشانههای این بیماری در درختان پرتقال و نارنگی حتی در نواحیای که این بیماری انتشار دارد، دیده نشدهاند.
نشانههای بیماری جاروک لیموآب
روی درختان لیمو آب و دیگر انواع مرکبات حساس، ابتدا یک یا چند دسته از شاخههای باریک و مجتمع که «جارو» نامیده میشوند، در قسمتهای مختلف تاج پوشش درخت پدیدار میشوند. این جاروها برگهایی کوچک به رنگ سبز کمرنگ و شاخههای باریک افژولیده (proliferating) دارند. تعداد زیادی از این جاروها بهسرعت روی تاج پوشش تشکیل میشوند.
برگهای کوچک روی شاخههای جاروی مسنتر خیلی زود میخشکند و سرانجام میریزند و بدین ترتیب سرشاخههای لخت جارو روی درخت باقی میمانند. روی شاخههای تشکیلدهنده جاروها گل و میوه به وجود نمیآید. این قبیل درختان بیمار ۴ تا ۵ سال پس از ظهور اولین جارو میخشکند. باید توجه داشت که نوعی جاروک ژنتیکی هم در درختان لیمو آب بروز میکند. در جاروک ژنتیکی اولاً تعداد جاروها کم است، ثانیاً شمار آنها بهمرور زمان زیاد نمیشود و ثالثاً برگهای شاخههای جارو فلس مانند هستند
عامل بیماری
برای عامل جاروک لیموآب و مرکبات نام دو اسمی Candidatus Phytoplasma aurantifolia پیشنهاد شده است. ژنوم این فیتوپلاسم با داشتن ۶۴۰ کیلو جفت باز (kbp) کوچکترین موجود در رده Mollicutes به شمار میرود. عامل جاروی مرکبات با عوامل جاروک بادام، جاروک یونجه، گل سبز کنجد و برگسانی باقلا که در جنوب ایران شیوع دارند، تفاوت دارد.
انتقال و اپیدمیولوژی
فیتوپلاسمای پیشنهادی بهعنوان عامل جاروک لیموآب (مرکبات) یعنی Phytoplasma aurantifolia را میتوان با پیوند شاخههای جارو به میزبانی دیگر منتقل کرد. برای ظهور نشانههای بیماری دمای نسبتاً بالا (۳۰ درجه سانتیگراد) موردنیاز است. این بیماری نیز مانند دیگر بیماریهای فیتوپلاسمایی با بذر منتقل نمیشود.
فیتوپلاسماها معمولاً با زنجرک و پسیل منتقل میشوند. انتشار طبیعی فیتوپلاسماها سریع است و در باغهای میوه انتقال از درختی به درخت دیگر صورت میگیرد. این روش انتشار مؤید آن است که نوعی حشره تغذیهکننده از درختان مرکبات این فیتوپلاسم را انتقال میدهد. زنجرکی به نام Hishimonus phycitis از تعداد زیادی درختان لیموآب مبتلا به جاروک در عمان، امارات متحده عربی و ایران گرفته شده و در ۲۵ در حساب آنها وجود فینو پلاسما به اثبات رسیده است.
در ایران فیتوپلاسمای عامل جاروک با پیوند به لیموترش، با کمک سس از لیموترش به پروانش و از پروانش به لیموترش انتقال داده شده است. همچنین شامل این بیماری با پیوند و سپس به گیاهان علفی بادنجان، بادنجان زینتی، تاجریزی، توتون، داتوره و گوجه فرنگی منتقل گردیده است. انتقال عامل جاروک با زنجرک تاکنون ثابت نشده است.
مبارزه
۱. برای انتقال مواد ازدیادی درختان مرکبات مقررات و ضوابطی ضروریاند تا از ورود این بیماری به کشورها یا نواحی عاری از جاروک جلوگیری شود.
٢. در نواحیای که این بیماری شایع است، درختان آلوده باید بهسرعت ریشهکن شوند و در باغهای جدید ارقام مقاوم یا حداقل متحمل بکارند. بررسیهای صالحی و دیگران (۱۳۸۳) نشان میدهند که تمام انواع لیموترش، لیمو بی تیغ، لیموی خیاری، بکرائی، ماکروفیلا، رانگپور، لایم، بالنگ، لیمو لامپی و راف لمون به جاروک فیتوپلاسمایی حساساند، ولی لیمو لیسبون، لیمو ایرانی و نارنج در برابر این بیماری متحمل هستند.