بیماری تریستزای مرکبات و نحوه مبارزه با آن
تریستزای مرکبات از نظر اقتصادی مهمترین بیماری ویروسی مرکبات در جهان است. این بیماری تاکنون در کشورهای مختلف بهویژه آرژانتین، برزیل، اسرائیل، پرو، ایالات متحد؛ امریکا، اسپانیا و ونزوئلا موجب انهدام با بیحاصل شدن میلیونها درخت مرکبانی شده است که روی پایه نارنج پیوند زده شده بودند. مرکبات کشورهای دیگری که در آنجا هنوز از پایه نارنج استفاده میکنند نیز در معرض تهدید این بیماری هستند. این موضوع بهویژه در کشورهایی که عامل مؤثر انتقال ویروس عامل بیماری یعنی شته قهوهای مرکبات (Toxoptera citricida) در آن مناطق شیوع دارد صادق است.
بیماری تریستزا
در سال ۱۳۴۷ با ورود ۴۰٫۰۰۰ اصله نهال نارنگی انشو از ژاپن وارد ایران شد. نهالهای مذکور در باغی نزدیک ساری کشت شدند. پایه این نهالها نارنج سه برگچهای (Citrus trifoliata) بود که در برابر این بیماری متحمل است. این درختان از خود نشانهای از بیماری نشان نمیدادند، اما بعد معلوم شد که همگی آلوده به ویروس تریستزای مرکبات (CTV) بودهاند. از وجود این بیماری در ایران قبل از تاریخ مذکور اطلاع موثقی در دست نیست. باوجوداین نشانههای زوال (که میتواند بر اثر CTV باشد) از سالها قبل از آن تاریخ در مرکبات ایران وجود داشته است. تریستزای مرکبات بیشتر در نواحی مرکبات خیز با آبوهوای خنک اهمیت دارد و در مناطق خیلی گرم مهم نیست.
بررسیهای انجامشده در ایران نشان میدهند که این بیماری از کانون اصلی آن یعنی باغهای مه دشت ساری به بعضی از مناطق دیگر استان مازندران بهطور طبیعی منتقل شده است. همچنین فرض بر این بود که این بیماری به علت آبوهوای گرم، در جنوب ایران وجود ندارد، اما مطالعات شفیعی و ایزدپناه (۱۳۷۵) مؤید آناند که تریستزا در استان فارس و بوشهر روی نارنگی انشو، نارنگی محلی، نارنگی خاری (کینو)، لیموشیرین، پرتقال و لیمو آب شیوع دارد.
نشانههای بیماری و میزبانها
۱. زردی در نهالهای بذری
هرگاه بعضی از جدایه های CTV به ارقام معینی از گونههای مرکبات مانند نارنج، گریپ فروت و لیمو آب مایهزنی شوند، سبزردی و کمرشدی شدید در آنها پدیدار میشود. چند هفته پس از پیوند زدن نهالهای لیمو آب با پیوندک مبتلا به تریستزا، قسمتهایی از رگبرگهای برگهای جوان روشن میشوند (vein clearing). به دنبال روشن شدن رگبرگها ساقه آبلهای نیز ممکن است و بروز کند.
۲. زوال درختان مرکبات پیوند شده روی پایه نارنج
هر گاه پیوندکهای پرتقال، گریپ فروت یا تانجرین آلوده به بعضی از سویههای CTV به پایههای نارنج پیوند شوند، نهالهای ایجادشده کمرشد و سبز رد میشوند و در بیشتر موارد از بین میروند. علت زوال درختان آلوده، اثر مخرب ویروس روی آوندهای آبکشی پایه نارنج، درست زیر محل اتصال پایه و پیوندک است. زوال ممکن است در خلال دورهای چندساله روی دهد (زوال تدریجی)، یا خیلی سریع (زوال سریع) باشد. درختان مبتلا به زوال تدریجی معمولاً در بالای محل پیوند بر آمادگی دارند و مبتلا به ساقه آبلهای از نوع لانه زنبوری در محل پایه نارنج هستند (عکس ۶-۱۹). درختانی که دچار زوال سریع هستند، نشانههای لانه زنبوری در آنها دیده نمیشود، ولی ممکن است در زیر پوست آنها نوعی خط قهوهای در محل اتصال پایه و پیوندک به وجود آید که با کندن پوست درخت، قابلدیدن است.
٣. ساقه آبلهای در لیمو آب، گریپ فروت و پرتقال
درختانی که به CTV شدیداً آلوده باشند دچار کمرشدی میشوند و حالت درختچهای پیدا میکنند. برگها سبز رد و سرشاخههای آنها شکننده میشوند، بهطوریکه با خم کردن آنها بهآسانی میشکنند. هر گاه پوست این نوع سرشاخهها برداشته شود، حفرههای کشیده در چوب آنها دیده میشود در آلودگی درختان با سویههای شدیدتر ویروس، حفرهها ریزتر و با انگوم همراهاند. بروز ساقه آبلهای شدید موجب کاهش کمیت و کیفیت میوه میشود. لیموی رانگپور و راف لمون ارقام متحمل به CTV شناخته شدهاند، ولی اگر این پایهها با بعضی از جدایه های CTV مایهزنی شوند، نشانههای ساقه آبلهای در آنها بروز میکند. بررسیهای رحیمیان (۱۳۷۳) نشان میدهند که نژادهای زردی نهال، ساقه آبلهای و تریستزای CTV در شمال ایران وجود دارند و سویههای تریستزا و ساقه آبلهای غالب هستند.
عامل بیماری
CTV عضو گروه کلستروویروس است. پیکرههای ویروس رشتههایی خمش پذیر به ابعاد تقریبی ۲۰۰۰× ۱۱ نانومتر هستند و ژنوم ویروس آر. آن. ای (RNA) تک لای مثبت و یکبخشی است. جدایه T36 که مولد زوال در فلوریداست ۱۹۲۹۶ نوکلئوتید شامل ۱۲ چارچوب ژنی (ORF) را کد میکند.
چرخه بیماری و اپیدمیولوژی
تریستزای مرکبات بهراحتی با پیوند منتقل میشود مشروط به اینکه بافتهای آبکشی همراه پیوناک باشند و آوند آبکشی پیوندک با آوند آبکشی گیاه گیرنده تماس پیدا کند. جوانهها، قطعاتی از پوست و بافت برگ بهعنوان منبع ویروس مورداستفاده قرار گرفتهاند. انتقال تریستزای مرکبات به باغهای جدید از راه تکثیر و جابهجایی نهالهای آلوده امکانپذیر است و جابهجایی آن به مکانهای دوردست و بین کشورها از طریق انتقال پیوناک های آلوده میسر است.
شتههایی که میتوانند CTV را به روش نیمه پایا انتقال دهند عبارتاند از: شته استوایی مرکبات T. aurantii، Toxoptera citricida و شته پنبه (Aphis gossypii). شتههای حامل ویروس توانایی انتقال ویروس به گیاهان سالم را پس از ۲۴ ساعت یا بیشتر از دست میدهند. در مقایسه مستقیم، کارایی شته استوایی مرکبات از کارایی شته پنبه بیشتر است، ولی هر جا بیماری به حالت همهگیری بروز کرده است، تنها شته پنبه مشاهده شده است.
در ایران انتقال طبیعی ویروس تریستزای مرکبات با شته پنبه به اثبات رسیده است. در انتقال طبیعی این ویروس با شته، عوامل متعددی تأثیر دارند. دمای ملایم در بهار و پاییز موجب گسترش شتهها روی جست های جدید و غلظت زیاد ویروس میشود. عواملی همچون آبیاری و کوددهی که در ایجاد و رشد اندامهای جدید در درخت مؤثرند، فرصتهای مناسبی برای انتقال به وجود میآورند.
مبارزه
راهبرد مبارزه با CTV به چگونگی شیوع و شدت سویههای آن در منطقه بستگی دارد. بهطورکلی اقدامهای زیر در کنترل تریستزای مرکبات مؤثرند:
۱. اعمال مقررات قرنطینهای و استفاده از پایه و پیوندک سالم
در مناطقی که این بیماری شیوع ندارد باید با استفاده از مقررات قرنطینهای، اندامهای گیاهی سالم و اجرای برنامههای گواهی بهداشتی از ورود و شیوع بیماری جلوگیری شود. اجرای مقررات قرنطینهای از ورود CTV جلوگیری میکند؛ برنامههای استفاده از اندامهای گیاهی سالم موجب میشوند تا اندامهای سالم و عاری از ویروس در اختیار تهیهکنندگان نهال قرار گیرند؛ و برنامههای گواهی بهداشتی، مکانیسمی را فراهم میسازند تا نهالها و اندامهای تکثیری سالم و باکیفیت بالا از نظر باغبانی در اختیار باغداران قرار گیرند.
اولین قدمی که باید در جهت کنترل تریستزا برداشته شود، انتخاب پایه و پیوندک عاری از ویروس است. قبل از تهیه پیوندک لازم است از عاری بودن درختان مادری اطمینان حاصل شود. این عمل را میتوان با پیوند زدن روی میزبانان معرف ویروس (مثل لیموآب) و یا با آزمایشهای حساس سرولوژیکی انجام داد. در صورت مشکوک بودن میتوان درختان مادری یا نهالها را با عمل دما درمانی (thennotherapy) عاری از ویروس نمود. چنانچه نهال لیمو آب مدت ۴ هفته در دمای ۳۸ تا ۴۰ درجه سانتیگراد قرار گیرد، عاری از CTV میشود. کشت بافت و پیوند نوک شاخه (shoot – tip grafting in vitro) در بعضی از کشورها مثل اسپانیا بهصورت یک روش متداول تولید نهال مادری عاری از ویروس در آمده است.
۲. استفاده از ترکیب مناسب پایه و پیوند
همانطور که قبلاً نوشته شد بعضی از پایهها مانند نارنج، لیموشیرین و Citrus macrophylla در برابر تریستزای مرکبات حساساند و در مناطقی که این بیماری شیوع دارد نباید از آنها استفاده شود. پایه همسانهای نارنج سه برگچهای به تریستزا مقاوم است.
۳. ریشهکنی درختان بیمار
در بعضی از شرایط، انتقال طبیعی CTV از درختی به درخت دیگر بهکندی صورت میگیرد. مثلاً در سیسیل پس از چند سال که از ورود چند اصله نارنگی انشو مبتلا به تریستیزا میگذرد، انتقال طبیعی توسط شتههای موجود در آن منطقه مشاهده نگردیده است. همچنین در کالیفرنیا شته سبز پنبه بهعنوان یک ناقل ضعیف برای ویروس تریستیزا محسوب میشد. در چنین شرایطی ریشهکنی درختان مبتلا برای جلوگیری از پیشرفت بیماری در منطقه توصیه میشود. باید دانست که قابلیت انتقال ویروس با شتهها، یک امر ثابت و بدون تغییر نیست، چنانکه در چند سال اخیر در کالیفرنیا شته سبز پنبه بهعنوان یک عامل مؤثر در انتشار ویروس تریستزا در آمده است
۴. مبارزه با ناقلها
مبارزه با شتههای ناقل CTV در باغهای مرکبات عملی نیست، ولی در خزانهها امکانپذیر است. این کار با سمپاشیهای مکرر علیه شتهها و یا اقداماتی جهت دور کردن آنها از خزانه مرکبات صورت میگیرد. در مورد اخیر پوشاندن زمین بین ردیفهای نهالها با پوستههای برنج مؤثر تشخیص داده شده است.
۵. پیش ایمنسازی
از آنجا که وجود نژادهای خفیف ویروس در گیاه مانع از آلودگی به نژادهای شدید میشود، بعضی از کارشناسان بر آن شدند تا برای کنترل تریستزا، درختان را از ابتدا به نژادهای خفیف CTV آلوده نمایند. طبق گزارشهای موجود، این عمل در استرالیا و هندوستان موفقیتآمیز بوده است.