اصول آبیاری گیاهان
در سیستم خود با چه تناوبی به گیاهان آب دهم؟ این سؤالی است که اغلب از ما پرسیده میشود اما پاسخ دادن به آن دشوار است. بهطور قطع هیچ پاسخ راحتی برای این سؤال وجود ندارد. اما تنها جواب درست این است که زمانی که گیاه به آن نیاز داشته باشد. دفعات آبدهی و میزان آب مورداستفاده به بسیاری از متغیرهای خارجی بستگی دارد که این مسئله را پیچیدهتر میکنند. بنابراین، فرد پرورشدهنده گل و گیاه باید به رویکرد روشهای پرورش گیاه توجه داشته باشد.
این مسئله نکتهای در فرآیند رشد است که یا رشد را حاصل میکند و یا آن را متوقف میکند. بهمحض اینکه از محیط طبیعی طراحی خودمان بیرون بیاییم و طلب عملکرد عالی در محصول تولیدیمان را میکنیم برای فرد پرورشدهنده فلاکتی بیدرمان ایجاد کردهایم. ما اساساً رابطه آبی بین گیاه، محیط کشت و فرد پرورشدهنده را تغییر دادهایم. برای حل این مشکل صنعت کشاورزی بسیاری از وسایل و سیستمهای متنوع را توسعه داده است که با تغییرات بهخوبی خود را وقف میدهند. جواب سؤال کدام روش برای شما درست است؟ کاملاً به نوع فرد پرورشدهنده گل و گیاه بستگی دارد.
درک چگونگی کارکرد اجزاء در کنار یکدیگر به شما نشان میدهد که چه روشی احتمالاً برای سبک شما مناسب است. اگر رویکردمان را نسبت به آبیاری گیاهان به این شکل تعدیل نماییم که برای همه متغیرهایی که گیاهمان ممکن است با آن روبهرو باشند متعادل باشد و برای وضعیت آبیاریمان منحصربهفرد باشد بهترین نتیجه ممکن را به دست میآوریم. تنها متغیری که نمیتوان خود را با آن سازگار کرد این است که پرورشدهنده در مواجهه با محدودیتها در روشهای پرورشی خود شکست بخورد و یا در طراحی سیستم تولیدی خود موفق عمل نکند.
چهاروجهی رشد
بیایید با قبول حقیقتی کوچک به آبیاری نگاه کنیم. موفقیت در محصول گیاه تا رسیدن به کمال نیاز به پیروی از چهاروجهی رشد دارد (شکل ۱-۱ را مشاهده نمایید.) اضلاع چهاروجهی ۴ جزء اولیه برای محقق شدن رشد را نشان میدهند. هر ضلع بهطور یکسانی اهمیت دارد و باید برای هماهنگی با سایر اضلاع بهینهسازی گردد. همانطور که مشاهده میکنید، قاعده چهاروجهی آب است که بهصورت محلول و یا خالص وجود دارد. زیرا در همه اضلاع نیز وجود دارد. انتخاب گیاه محیط ریشه و به دنبال آن سیستم یا محیط کشت که باید مورداستفاده قرار بگیرد همینطور محیط بالایی که به آن نیاز دارید تعیین میکند (اضلاع ۲،۳ و ۴). به خاطر داشته باشید که همگی چهار اضلاع برای ایجاد چهاروجهی مشارکت دارند و هر ضلع بر دیگری تأثیر دارند.
انتخاب گیاه
گیاه و یا محصول اولین ضلع و همینطور اولین تصمیم شماست. اینکه تمایل به رشد چه چیزی دارید چگونگی رشد آن را تعیین میکند. محیط ریشه و محیط بالایی برای استفاده به گیاه انتخاب شده بستگی دارد. علاوه بر این، گزینش بر اساس دانش پرورشدهنده سیستم، محصول، نقاط قوت و ضعف و دو ضلع باقیمانده گرفته شده است. بیمعنی است اگر نور بهاندازه کافی وجود ندارد به پرورش گوجه فرنگی بپردازیم. بهطور مشابه بیمعنی است که اگر با کمبود آب محلول مواجهیم، گل ارکیده پرورش دهیم. درحالیکه کاهو با کود گیاهی و یا درخت کاکائو با موفقیت رشد میکند، میتواند در سیستم تکنیک جریان مواد غذایی و یا (NFT) که موجب کاهش زمان، هزینهها و محیط پرورش میگردد نیز پرورش پیدا کند. این حقیقت که میتوان کاهو برگ را در محیط پرورش خود رشد بدهید بدین معنی نیست که کاهو پیچ هم با موفقیت در آنجا پرورش پیدا میکند مگر اینکه دمای محیط را به درجات پایینتر کاهش دهید. گیاه خود را هم از نظر نوع و هم تنوع آن بهدقت انتخاب نمایید زیرا که گیاهان با یکدیگر متفاوت بوده و پاسخ متفاوتی نیز میدهند.
محیط ریشه
دومین ضلع محیط ریشه نام دارد که سیستم بهکارگیری برای رشد را مشخص میکند. چه چیزی بهتر با اضلاع دیگر هماهنگ است؟ سیستم محیط ریشه و محیط کشت را برای استفاده تعیین میکند. این همان چگونگی برخورد با گیاه و ذخیره آب، مواد مغذی و هوا برای گیاه است و همینطور از گیاه محافظت و پشتیبانی میکند. ریشه از قسمت بالایی گیاه متفاوت عمل میکند اما همواره با آن ارتباط دارند و تحت تأثیر قسمت بالایی گیاه است. محیط کشت حمایت فیزیکی و غذایی از گیاه را انجام میدهد. نوع محیط کشت با نیازهای محصول و پرورشدهنده مشخص میشود. محیطهای کشت خاکی و یا غیرخاکی به شکل طولانی مدت مواد مغذی و آب را ذخیره میکنند و از نظر فیزیکی از گیاه پشتیبانی میکنند. بنابراین کار فرد پرورشدهنده راحتتر میشود و دردسرش کم میشود، برای فرد پرورشدهنده از نظر منطقی عاقلانه نیست که کاهو را در مخازن با کود گیاهی پرورش دهد.
ریشه همچنین نیاز به نسبت مناسب هوا در آب محل کشت دارد که بر اساس نوع گیاه تعیین میشود. و فراموش نکنید که همه انواع ریشهها برای عملکرد نیاز به اکسیژن دارند. گیاهان شش ندارند و نیز سیستم گردش خون واقعی برای انتقال اکسیژن از برگها به ریشه ندارند. اکسیژن از طریق بافتهای گیاه توزیع میشود. درحالیکه بیشتر گیاهان گوشتی نیاز کمی به هوا دارند، کاکتوس و گیاهان آبدار نیاز فراوانی به هوا دارند. بیشتر گیاهان در گروه میانی قرار دارند. دمای ثابت و رطوبت کافی از اجزای اساسی در رشد ریشه و عملکرد آن هستند. این عوامل تحت تأثیر نوع محیط کشت هستند (شکل ۱٫۲).
محیط بیرون
محیط بالایی گیاه هر قسمتی است که میتوان در بالای تاج یا آستر خاک مشاهده کرد. این محیط بالایی باید دمای درست برای رشد ویژه گیاه داشته باشد. شدت نور (که شامل ترکیب، مدتزمان و نفوذ است)، هوا (گازهای تشکیلدهنده، حرکت آنها و نسبت آنها) و رطوبت مربوطه همگی اجزای کامل در این محیط هستند که در مقیاس کوچکتر شامل عامل بیماریزا و استرسهای خارجی هم هستند.
اگر این جنبهها با هم در تعادل نباشند، گیاه رشد نخواهد کرد. گیاهان اتمهای کربن (همانطور که میدانیم اجزای سازنده برای زندگی هستند) را تنها از این ضلع بهعنوان جزء اصلی هوا co2 همانندسازی میکنند.
تنها تأثیر یک جزء تفاوت ایجاد نمیکند. ترکیب این اجزاست که موجب تفاوت میگردد که شامل محرک ضلع پایانی یعنی آب است.
فراهم آوردن آب کافی
آب که حلالی عمومی است ضلع آخر ۴ وجهی است که همان قاعده آن است. آب را نه به چشم اتمی منحصربهفرد بلکه به شکل مادهای آبکی پیچیده که مواد غذایی را به سطح ریشه در جریان تودهای میرساند ببینیم که متعاقباً به سمت ساقه و بقیه نقاط گیاه میرود. آب عملکرد را در همه اضلاع مینگرد همانطور که رطوبت را در قسمت بالایی میبیند، مواد غذایی را انتقال میدهد و از فعالیتهای دیگر محیط کشت حمایت کرده و همه فعالیتهای گیاه را کنترل میکند، همینطور مواد غذایی لازم در محل نهایی استفاده در سلولهای گیاهی را از طریق انتقال آنها تأمین میکند.
بایستی آب برای در هر ضلع به مقدار درست باشد اگر هر گوشه درست باشد. آب در مرحله اولیه تبدیل نور به انرژی و در مرحله آخر تنفس نیاز است. این ماده باید با نیاز گیاه مطابقت داشته باشد. گیاهانی که ترجیحشان این است که حدفاصل بین ریشه و ساقه خشک باشد نباید در سیستم کشت آبی پرورش یابند. گیاهان آبزی نباید در قسمت بین ریشه و ساقه دچار خشکی شوند. ترکیب شیمیایی آب برای عملکرد آن بحرانی است و باید برای کارکرد درست جور و متعادل گردد. باوجودآنکه گیاه معمولاً با وجود محدودیتها در دیگر اضلاع چهاروجهی رشد خود را سازگار میکند (که البته زیبا و یا مولد نخواهد شد) اما میتواند زنده بماند و تنها هدف واقعی هر گیاه را برآورده کند. اما تقلیل آب را تحمل نمیکند. در صورت محدود شدن میزان آب عملکرد گیاه تقلیل پیدا میکند و یا از بین میرود و خواب بذر و یا از بین رفتن آن میشود. دادن آب کافی سختترین نکته برای آموختن و راحتترین کار برای از بین رفتن گیاه است.
حذف یکی از اضلاع و یا تغییر آن
بنابراین، از این نکات چه چیزی را یاد گرفتید؟ اگر یکی از اضلاع را حذف کنید هیچ فایدهای ندارد. اگر یکی از اضلاع را نادیده بگیرید حتی اگر اضلاع دیگر درست باشند محصول در کوتاهمدت دچار تغییر میشود. در هرکدام از اضلاع تغییراتی در زمینه کمیت، کیفیت، ترکیبات و یا دسترسی آنها ایجاد کنید و به جبران باید حداقل در یکی از اضلاع دیگر تغییراتی اعمال کنید. داشتن اطلاعات در موردنیاز گیاه در هر ضلع با وجود فناوریهای جدید شناختهشده و قابلدسترسی است. سؤالی که باقی میماند این است که آیا پرورشدهنده میتواند دانش تمام و کمال برای محصول را با استفاده از زمان، دانش، بودجه، حجم کار و خوی خود به دست آورد؟
آبیاری دستی
آبیاری دستی آسانترین و ارزانترین راه در تمامی سیستمهاست. این شامل همه کارها از نگهداشتن شلنگ در دستتان گرفته و یا چرخش شیرفلکه بهصورت دستی که آب را از طریق یک سیستم آبیاری چکاننده ها، spray stakes یا دیگر فرستندهها یکتا از جمله آبپاشها و شلنگهای جذبکننده استفاده میکند. این کار به پرورشدهنده بیشترین قدرت کنترل را در طول مدتی که او توجه کرده و میزان درست آب را به هر ظرف و یا گیاه میرساند را میدهد.
اگر پرورشدهنده از ظروف چهارده لیتری همراه با خاک استفاده میکند، بهکارگیری ۲ لیتر آب کافی نخواهد بود. همواره تا جایی آبیاری کنید که حداقل ۲۰ درصد زهکشی باشد. این کار اشباع کامل را تضمین میکند و نمکهای جمع شده را میشورد.
سیستم خودکار
اما برای استفاده دقیق حجمی، شما باید از سیستمی استفاده کنید که مقدار مشخصی از آب را به هر نقطه توزیع کند و برای انجام این کار، به یک سیستم خودکار نیاز خواهید داشت. سیستمی را طبق نیاز آب طراحی نمایید. این کار را با توجه به مقدار آب موردنیاز برای ورود به ظرف در زمان اختصاص داده شده شروع کنید تا اطمینان حاصل شود که ریشهها بیش از زمان توصیه شده در زیر آب قرار نگرفته باشند. سپس، از آنجا که چکانندهها دارای نمایه عمیق هستند، نوع و تعدادی از چکانندهها را برای ورود به ظرف و بهمنظور برآوردن این نیاز انتخاب کنید. سپس، کل چکانندههای موردنیاز برای سیستم پیشنهادی خود را بشمارید و لولهها و پمپها را طراحی کنید تا این حجم کل را به فشار موردنیاز برای کارکرد مناسب چکاننده برساند.
در مرحله بعد اندازه تانک را تعیین کنید تا اطمینان حاصل نماید که میزان آب موردنظر در آبیاری در دسترس است. و برای پوشش دهی تعداد کاربرد موردنیاز که با تغییرات تانک کافی باشد.
به خاطر داشته باشید که حجم در هر چکاننده باید یکسان باشد. بنابراین، اطمینان داشته باشید که فشار لازم در کل سیستم و حجم توزیع شده در هر چکاننده در دسترس است و تا حدودی امکان خطا را نیز در نظر بگیرید. به یاد داشته باشید که با بالا رفتن فشار حجم خروجی کاهش میآید. اگر نیاز دارید حداقل ۳ ستون در سیستم و ۵۰۰ لیتر در هر دقیقه ذخیره نمایید باید از تلمبهای برای این موضوع استفاده نمایید.
برای سیستمهای حداکثری مانند کشت عمیق آبی نیاز به پاک کردن محل ریشه است تا محلول آبی را تمیز نگهدارید و اشباع هوا که با استفاده از فناوریهای هوایی مانند تلمبه هوا در آن حفظ شود. سیستمهای هواکشت باید همان نیازها را برآورده نمایند اما تنها برای مدتزمان کوتاهی خاموش میشوند و باید در جای تاریک انجام کار کنند. برای سیستمهای خاک رس و یا سیستم ریگی نیز به همین روش عمل کنید. اما زمان خاموشی طولانیتر است زیرا تراکم آب را در سطح نگه میدارد و اجازه میدهد تا ریشهها زمان بیشتری رطوبت بالا داشته باشند.
تمامش همین است. همه سیستمهای موجود در بازار در دو گروه جای میگیرند: دستی و یا اتوماتیک. زمانسنج و کار لازم برای آب ملاحظات مهمی تلقی میشوند. بقیه نکات مربوط به تلمبه است. به عبارت سادهتر، هدف این است که آب را سر وقت و با هدف به ریشه برسانیم. هر چیز دیگری ربط به آسانی و دقت دارد. بنابراین، دو گروه و تعداد زیادی سیستم وجود دارد. آسانترین آنها بهترین آنهاست. هدف این است که آب را سر وقت و با هدف به ریشه برسانیم.
در واقع پرورشدهنده بر روی سیستم تأثیرگذار است
آبیاری فوقانی بهصورت دستی بهترین روش است بهویژه برای از صافی گذراندن نمکها و میتواند تا زمانی که تمامی ظرفها آبیاری میشوند با استفاده از spray stakes تحقق یابد. روش زهکشی و غرقاب روش دلخواه نویسنده برای استفاده از محلول آبی نیست. اما این روش تا حدی کارکرد دارد. اما همواره باید شامل مرحله صافی گذراندن باشد تا میزان نمکهایی که از ظرف کشیده نشده و به بالا میآیند را کاهش دهد. فرستندههای قطرهای در محیطهای کشتی که خیلی هوا ندارند مناسب است اما به حرکت جانبی بستگی دارند تا محل ریشه را اشباع کنند و در از بین بردن محل کشت کار آنچنانی انجام نمیدهند. روش آبفشانی خوب است اما درصورتیکه محصول بتواند آن را مدیریت کند. و اگر محدودیتهای شدیدی در حالت استفاده آنها وجود داشته باشد.
به خاطر بسپرید که بیماری و ظروف از دست رفته اغلب نتیجه استفاده از این نوع سیستم هستند که مقدار زیادی آب را در زمان دبی به هوا هدر میدهد. SPRAY STAKES واقعاً در بسیاری از محیطهای کشت بیشترین انعطافپذیری را دارند بهاستثنای هوا که فرستنده باید مانند دهانک مه عمل کند. spray stakes میتوانند برای پخش کردن آب در محیط کشت بکار بروند و آبیاری یکسان و زهکشی مناسب را تضمین نمایند.
مشکل میشود ۳۰ سال تجربه را در مقالهای کوتاه گنجاند. اما اگر این راهنماییها پیروی شود در عملکرد گیاه به نتایجی دست پیدا میکنید، پولی را پسانداز میکنید و موفقیت کلی شما بهعنوان پرورشدهنده حاصل میگردد. المان اساسی در کل این بحث خود شما بهعنوان پرورشدهنده گیاه هستید. فرد پرورشدهنده بر روی کل سیستم تأثیر میگذارد و موفقیت و شکست بهطور کامل بر دوش پرورشدهنده است.